معنای قطع روابط مراکش با ایران
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۳۸۲۶۵۴
فرارو- مراکش روز دوشنبه از قطع روابط دیپلماتیک خود با ایران خبر داد. به گفته وزیر خارجه مراکش این تصمیم به دلیل دخالت ایران در منطقه تحت مناقشه صحرای غربی اتخاذ شده است. اعضای ارتش آزادیبخش خلق صحراوی با پرچمهای جبهه پولیساریو ناصر بوریطه، وزیر خارجه مراکش با تایید این مطلب به خبرنگاران گفت: «فعالیت سفارتخانه کشورش در ایران متوقف شده و سفیر ایران در مراکش نیز اخراج خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما در همین راستا دولت ایران اتهام مراکش مبنی بر کمک تسلیحاتی به جداییطلبان صحرای غربی را شدیدا رد کرد.
بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه با رد اظهارات وزیر خارجه مراکش مبنی بر همکاری یکی از دیپلماتهای ایرانی با جبهه پولیساریو را نادرست و موضوعی خلاف واقع عنوان کرد.
او همچنین اظهار داشت: «همانگونه که در روزهای اخیر و در تماسهای مقامات دو کشور مطرح شد و مقامات ایرانی این موضوع را کاملا بیاساس و عاری از حقیقت و مردود دانستند، لازم میدانیم با صراحت تمام بار دیگر تاکید نمائیم که یکی از مهمترین پایههای اساسی و اصولی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مناسبات خود با سایر دولتها و کشورهای جهان احترام عمیق به حق حاکمیت و امنیت آنان و عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها بوده و خواهد بود.»
بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان روابط بین الملل معتقدند قطع روابط مراکش با ایران ارتباط مستقیمی با رویکرد و سیاست کشورهای عربی متحد عربستان سعودی با ایران دارد.
این کارشناسان میگویند مراکش نیز مانند تعداد زیادی از کشورهای ریز و درشت عربی که در چند سال اخیر روابط خود با ایران را کاهش داده اند یا قطع کرده اند، تصمیم به این کار گرفته است.
در پی حمله به سفارت و کنسولگری عربستان سعودی در ۱۲ دی ماه سال ۹۴ در ایران، عربستان سعودی، کلیه مناسبات سیاسی و اقتصادی خود را با ایران به حالت تعلیق درآورد و از کشورهای عضو اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس نیز خواست که با این کشور همراهی کنند. برخی کشورهای دارای مناسبات نزدیک با این کشور نیز به این درخواست عربستان پاسخ مثبت دادند و هرکدام بخشی از روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود با ایران را متوقف کردند.
کشورهایی همچون بحرین، سودان و جیبوتی روابط خود با ایران را قطع کردند و کشورهایی هم، چون امارات و کویت نیز سطح روابط خود با ایران را کاهش دادند.
در سالهای اخیر ایران نتوانسته است روابط خود با کشورهای عربی را بهبود دهد و با روی کارآمدن دونالد ترامپ در آمریکا و محمد بن سلمان در عربستان وضعیت دشوارتر هم شده است.
تردید و انتظار در قبال ایران
دکتر عبدالرضا فرجی راد درباره قطع روابط مراکش با ایران به خبرنگار فرارو گفت: «مراکش کشور تاریخی، اما کوچک در شمال آفریقاست. این کشور تحت تاثیر عوامل مختلفی قررا میگیرد. از یک طرف تحت تاثیر کشورهای عربی، از طرف دیگر به خاطر همسایگی با اروپا تحت تاثیر کشورهایی اروپایی قرار دارد. این کشور از نظر فرهنگی غنی، اما از نظر اقتصادی ضعیف است. کشورهایی که از نظر اقتصادی ضعیف هستند از کشورهای بزرگتر و ثروتمندتر تاثیر میپذیرند.»
او افزود: «تا زمانیکه سلطان حسن دوم در مراکش بر سر کار بود، با اینکه در ابتدای انقلاب مردم این کشور از انقلاب اسلامی ایران تاثیر پذیرفتند و تظاهرات گستردهای برگزار کردند، اما سلطان حسن با درایت سعی کرد هم مسئله داخلی را حل کند و هم روابطش با ایران را حفظ کند به طور مثال هر سال نمایندهای از ایران به مراسم مناسبتی ماه رمضان در کاخ پادشاهی دعوت میشد.»
به گفته این استاد دانشگاه "پس از مرگ سلطان حسن دوم و بر تخت نشینی پسر او اوضاع کمی متفاوت شد. پادشاه تازه بیشتر خودش را با سعودیها هماهنگ کرد. این در حالی بود که از نظر فکری و مذهبی مردم مراکش خیلی با اهل بیت احساس نزدیکی دارند. اما پادشاه جدید مراکش با بی تجربهگی نزدیک به یک دهه پیش به بهانه اینکه ایران در امور بحرین دخالت میکند رابطه اش را با ایران قطع کرد."
این تحلیلگر مسائل ژئوپولتیک گفت: «این موضوع از نظر سیاسی برای مراکش یک امر پیش پا افتاده بود، چرا که مراکش در شمال غربی آفریقا قرار دارد و نزدیکی زیادی با بحرین ندارد و از طرف دیگر بحرین یک دولت افراط گراست که ۷۰ درصد مردم کشورش را تحت فشار قرار داده است. این که مراکش ارتباطش را با ایران به خاطر بحرین قطع کرد اقدام درستی نبود؛ لذا در آنجا نشان داد که مراکش تحت تاثیر و فشار بحرین و سعودی رابطه اش را با ایران قطع کرده است.»
فرجی راد اظهار کرد: «پس از آن نزدیک به ۵ سال پیش بود که رابطه ایران و مراکش دوباره برقرار شد و سفیر مبادله شد. اما متاسفانه حالا با مطرح کردند ادعای حمایت ایران از گروه استقلال طلب پولیساریو در صحرای غربی دوباره رابطه با ایران را قطع کرده است. این در حالی است پولیساریو مدعی استقلال است، اما در صحرای غربی تحول خاص سیاسی و نظامی انجام نمیدهد و اصلا کسی خبری از درگیری نظامی میان نیروهای ارتش مراکش و جبهه پولیساریو نشنیده است.»
این تحلیلگر مسائل بین الملل معتقد است: «با توجه به فشارهای منطقهای و جهانی که علیه ایران وجود دارد طبیعی است که این هم بهانهای برای اقدام علیه ایران است. با توجه به ارتباطاتی که سعودیها و اماراتیها با مراکش دارند و سرمایه گذاریهایی که در این کشور دارند نباید فشار این کشورها را نادیده گرفت.»
فرجی راد، اظهار کرد: «وقتی اعراب خلیج فارس و برخی دیگر از کشورهای متحد عربستان روابط خودشان را چند سال پیش با ایران کاهش دادند یا قطع کردند، مراکش هم تحت تاثیر قرار گرفت، اما چون تازه با ایران رابطه دیپلماتیک را از سر گرفته بود لذا از نظر سیاسی برای مراکش بد بود که مجددا تابع کشورهای عربی خلیج فارس باشد. در نتیجه اجازه دادند که زمان بگذرد و دوره سفیر ایران به پایان برسد و حالا سفیر جدید ایران نپذیرند و روابط را قطع کنند.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که آسیب این قطع روابط چیست و دولت ایران چگونه میتواند با این اتفاقات مقابله کند و روابط با کشورهای عربی را بهبود بخشد، گفت: «روابط سیاسی بین کشورها امروزه تحت تاثیر روابط بین الملل است. در روابط بین الملل نیز اینروزها شاهد اختلافات بزرگی هستیم. در وضعیت کنونی کشورهای کوچکتر بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرند. مثلا مصر با ایران بیش از سی سال است رابطه ندارد و در سالهای اخیر سعودیها خیلی فشار آوردند که مصر در جنگ سوریه و یمن وارد شوند، اما آنها از یک پختگی خاصی برخوردارند و وارد این ماجرا نشدند و در عین حال با زیرکی کمک هایشان از عربستان و امارات را هم دریافت میکنند. اما کشورهای کوچیکتر اگر کمکها قطع شود ضربه بیشتری میخورند، ضمن اینکه رابطه ایران و مراکش هم در سالهای اخیر رابطه ویژه و فعالی نبوده است. در این شرایط مقامات این کشور سبک سنگین کرده اند و منافعشان را در طرف سعودی و متحدانش دیده اند نه در طرف ایران.»
او تاکید کرد: «با توجه به این که فشار بین المللی علیه ایران همچنان ادامه دارد ممکن است ما در آینده با موارد اینچنینی بیشتری از سوی کشورهای کوچک روبه رو شویم. این بستگی دارد که کشورهای دیگر چقدر احساس کنند که فشارها به ایران اثر گذار است.»
این تحلیلگر مسائل ژئوپولتیک در پاسخ به این پرسش که با توجه به اتفاقاتی اینچنینی آیا میتوان چشم انداز آینده روابطه ایران و کشورهای عربی را مثبت ارزیابی کرد؟، گفت: «خیر. متاسفانه از زمان روی کار آمدن محمد بن سلمان کشورهای عربی به ویژه کشورهای کوچکتر بیشتر به سمت عربستان سوق پیدا کرده اند.»
او افزود: «عربستان از دو ابزار استفاده میکند، اول ابزار اقتصادی و کمکهای مالی است که در این زمینه دست بازی دارد و این کمکهای را به طور مداوم به کشورهای عربی کوچک و بزرگ صورت میدهد. ابزار دیگر استفاده از گروههای تندرو و بنیادگرا در همه کشورهاست. اگر کشورهای کوچکتر از عربستان اطاعت نکنند طبیعتا این گروههای تندرو به عنوان ابزار فشار عربستان مورد استفاده قرار خواهند گرفت.»
فرجی راد ادامه داد: «لذا اینطور نیست که ما تصور کنیم که این کشورها استقلال کاملی دارند و خودشان تصمیم میگیرند. تا زمانیکه روابط ایران با نظام بین الملل در شرایط تردید آمیز و انتظاری به سر میبرد، کشورها قدمهای مثبت و محکمی درباره ایران بر نمیدارند. اگر در چند هفته آینده اتفاقات مثبتی در حوزه برجام برای ایران رخ دهد طبیعتا فضا بهتر خواهد شد، ولی اگر اتفاقات مثبتی در این زمینه رخ ندهد و آمریکا از برجام خارج شود طبعا روابط کشورهای عربی با ایران نیز در مقطعی فعلی روبه جلو نخواهد بود.»
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۳۸۲۶۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای «میدان گازی آرش» در آستانه پیچیدگی؛ چه باید بکنیم؟
فرارو- میدان گازی آرش، یک میدان گاز طبیعی در شمال خلیج فارس با ۲۲۰ میلیارد متر مکعب گاز، همچنان محل مناقشه بین ایران، کویت و عربستان است. یکی از موانع اصلی حل و فصل مناقشه بین ایران و سایر مدعیان تملک بر این میدان گازی، شکست در تعیین مرزهای مشترک دریایی است.
به گزارش فرارو، مقامهای کشور تاکید دارند که ۴۰ درصد از این میدان گازی در آبهای سرزمینی ایران و ۶۰ درصد در منطقه بی طرف تقسیم شده بین کویت و عربستان سعودی قرار دارد، اما درطرفین عربستانی و کویتی تاکید دارند که کل میدان گازی در منطقه بی طرف قرار دارد و ایران هیچ حقی بر آن ندارد.
اکنون در شرایطی که این معمای گازی حل نشده است، کویت و عربستان مناقصه توسعه میدان گازی آرش را برگزار کرده و مدعی شده اند در قالب این مناقصه به زودی به هدف برداشت روزانه ۸۰۰میلیون فوت مکعب گاز از این میدان خواهند رسید. درواقع کویت و عربستان معتقدند ایران در میدان گازی آرش سهمی ندارد و این دو کشور عربی باید نسبت به توسعه آن اقدام کنند.
ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به تکرار ادعای یک جانبه کویت درباره میدان گازی آرش در بیانیه پایانی سفر امیر کویت به مصر، ضمن مردود دانستن این ادعا گفت: «تکرار این ادعاهای یکجانبه و بی اساس از سوی طرف کویتی مایه تأسف است. همانند قبل از طرف کویتی برای دستیابی به توافقی پایدار که مبتنی بر همکاریهای دوستانه و منافع مشترک باشد، دعوت به عمل میآوریم.»
جواد اوجی، وزیر نفت ایران نیز بارها بر اهمیت همکاری برای بهره برداری از این میدان گازی تاکید و اعلام کرده ایران آماده است ضمن گفتگو با مقامهای کویت و عربستان به یک اجماع نظر برسد. محمد دهقان، معاون حقوقی رئیس جمهور نیز در متنی که مدتی پیش در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد نوشته است: «جمهوری اسلامی ایران تحت هیچ شرایطی از «حق مکتسبه» خود در میدان مشترک گازی آرش عقبنشینی نخواهد کرد. موضوع باید «با گفتگو» حل شود و «بههیچوجه اجازه اقدام یک جانبه در برداشت از این میدان را نخواهیم داد.»
با این وجود از حدود یک سال پیش و به طور دقیقتر مرداد ماه سال گذشته عربستان و کویت بر سر آغاز پروژه توسعه میدان گازی آرش به توافق کامل رسیدند و مقامات شرکت نفت «خلیج کویت» و مسئولان شرکت نفت عربستان (آرامکو) در جلسهای مشترک اعلام کردند که طبق یک جدول زمانبندی شده و مورد توافق، کار توسعه این میدان گازی را پیش خواهند برد. اکنون و با توجه به انتشار خبرهایی درباره تلاشهای دو کشور برای توسعه میدان گازی از طریق مناقصه، پرسشهایی مطرح است از جمله این که بهترین راهکار پیش روی ایران درباره میدان گازی آرش چیست و درموارد مشابه، حقوق بین الملل چه پیشنهاداتی را ارائه میکند؟ حسن مرادی، کارشناس حوزه حقوق انرژی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
ماجرای میدان گازی آرش در آستانه پیچیدگی قرار داردحسن مرادی به فرارو گفت: «میدان گازی آرش که از سوی کشورهای عرب منطقه به نام الدره شناخته میشود، در یک وضعیت بسیار ویژه و خاص قرار دارد. این میدان گازی به طور مشترک در آبهای ایران، عربستان و کویت قرار دارد و در نتیجه هر سه کشور میتوانند درباره مالکیت این میدان گازی، ادعا داشته باشند؛ بنابراین ابهام بزرگی مطرح است که کدام کشور بیشترین تملک را بر این میدان گازی دارند یا اساسا ظرفیتهای برداشت از این میدان گازی از سوی هر کشور باید با چه درصدهایی مشخص شود. در وضعیتی که با چنین ابهامی رو به رو هستیم، سادهترین و بدیهیترین پاسخ در حقوق بین الملل، تعیین مرزها و استفاده اشتراکی و مسالمت آمیز از این میدان گازی است. نه کویت و نه عربستان، در حوزه میادین گازی و نفتی کمبودی دارند یا به لحاظ اقتصادی حیاتشان به این یک میدان گازی وابسته شده است، بنابراین به نظر میرسد موضوع میدان گازی آرش شکل و شمایل سیاسی گرفته است و از حالت عادی خارج شده است.»
وی افزود: «معتقدم در این نوع موارد دیپلماسی بسیار کارساز است و باید جلساتی جدی و چند جانبه در این خصوص تشکیل شود. مهم نیست که این ملاقاتها و رایزنیها قرار است تا چه زمانی به طول بینجامد، اما لازم است کشورهای مدعی درباره میدان گازی آرش از گام اول یعنی کارشناسی میدان گازی تا استخراج را با یکدیگر حل کنند. وقتی دو کشور عربستان و کویت با یکدیگر متحد شده اند به این معناست که به زودی و در قالب قراردادهایی با شرکتهای خارجی وارد مرحله استخراج خواهند شد و دقیقا همین جا است که ماجرا پیچیدهتر از قبل میشود. درواقع تا پیش از شروع همکاری با کمپانی خارجی، طرف حساب ایران کشورهای مدعی بر مالکیت میدان گازی هستند، اما به محض انعقاد قرارداد، یا قرادادها با شرکتهای خارجی، طرفین دیگری نیز درباره میدان گازی آرش مدعی خواهند شد.»
به یک داور بی طرف بین المللی نیاز داریماستاد حقوق اقتصاد و انرژی دانشگاه تهران در ادامه گفت: «به دلایل متعددی از جمله قریب الوقوع بودن حضور شرکتهای خارجی در پروژه استخراج این میدان گازی، بسیار مهم است که مقامات ایرانی هر چه سریعتر، ضمن درک اهمیت این موضوع اقدامات دیپلماتیک را آغاز کرده و وارد گفتگو با طرفین شود. حتی میتوان برای کاهش تنشهای احتمالی از حضور یک ناظر خارجی در گفتگوها استفاده کرد که داوری بی طرفانه را انجام دهد. در غیر این صورت احتمال افزایش تنش بین کشورهای مذکور بسیار بالا است. به لحاظ قانونی ما territory water (قلمرو آبی) خود را داریم و Exclusive economic zone (منطقه اقتصادی ویژه) به وسعت ۲۰۰ مایل دریایی داریم که منطقهای اقتصادی انحصاری و مختص ما است. افزون بر اینها ما آبهای سرزمینی و سواحل خاص خود را داریم که همه این ها، قوانین و حقوق منحصر به خود را دارد. ما میتوانیم برای احقاق حقوق خود به مجامع بین المللی شکایت کنیم یا کار را در سطح بالاتری پیگیری کنیم، اما مسئله این است که اصلا چرا باید چنین کاری انجام دهیم وقتی مسیر دیپلماسی و گفتگو باز است؟»
وی افزود: «بنابراین اگرچه به لحاظ حقوق بین المللی راههایی برای داوری و احقاق حق ما وجود دارد و میتوان این موضوع را اینگونه حل کرد، اما راه دیپلماسی، یک راه استانداردتر و نزدیکتر است. اگر سه کشور به توافق برسند که یک کشور دیگر به عنوان طرفی که نافع نیست وارد عمل شود و این اختلاف را حل کند. سواحل دریاها در هر کشور کنگرههایی دارد و نوک مخروط این کنگره ها، نسبت به انتهای مخروط متفاوت است. پدیده جدیدی در حقوق بین الملل دریاها به وجود آمده و آن جزایر مصنوعی است. مثلا امارات متحده عربی جزایر مصنوعی ساخته است که بسیار عظیم هستند. این معنای افزایش سطوح خشکی و از بین بردن سطوح دریایی است، بنابراین دقت کنیم که هر اندازه سطوح خشکی پیش میرود، مرزهای دریایی بین المللی تغییر میکند. حالا پرسش این است که آیا این جزایر مصنوعی مرجعیت یا موضوعیت دارند؟ این موارد را نیز در حقوق بین المللی دریاها داریم که حل نشده باقی مانده. هدف از طرح این مثال این است که تاکید کنم داوری درباب مسائل مشابه تا چه حد دشوار است.»
این کارشناس حوزه انرژی گفت: «برای حل این موضوع در نهایت بهتر است از طریق مسالمت آمیز مشکل را حل کنیم. این روش شامل جلسات کارشناسی دقیق و حرفهای و دعوت از مقامهای حوزه انرژی کشورهای مدعی در میدان گازی آرش است. حتی اگر قرار است از این سطح فراتر رفته و اقدام قانونی کنیم باید در نهایت مسالمت و بدون درگیری وارد عمل شویم. اما در این زمینه باید شتاب کنیم، چون زمان در حال از دست رفتن است.»